به نام خداوند مهربان
نام داستان: خیاط و کوزه
اثر: داستان های قابوسنامه
نویسنده وبلاگ کافه کتاب
روزی روزگاری خیاطی بود که در نزدیکی قبرستانی دکانی داشت.خیاط یک کوزه داشت که هر وقت جنازه ای را به سمت قبرستان برای تدفین می آوردند در کشوی میز خیاطی قدیمی خود را باز میکرد سنگی از داخل آن بر میداشت و در داخل کوزه می انداخت.کار هر روز او همین شده بود.
سر ماه که میشد کوزه را خالی میکرد و تعداد سنگ هایی که نفرین مقبره ی مومیایی پارت دوم...
ادامه مطلبما را در سایت نفرین مقبره ی مومیایی پارت دوم دنبال می کنید
برچسب : خیاط,کوزه, نویسنده : cafe-ketaab بازدید : 49 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 7:44